امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره

دنیای این روزای من

جاده، آبشار، دریا

1393/6/20 13:14
979 بازدید
اشتراک گذاری

5 شهریور بود که به پیشنهاد خاله الهه و عمو پنجان راه افتادیم به سمت شمال و قرار شد مامانی اینا و دایی مجید 3 روز بعد از ما حرکت کنند و توی فرح آباد بهم دیگه برسیم.  تجربه های خوب و قشنگی این سفر داشت. از دیدن گنبد قابوس تا خوردن چکدرمه که غذای سنتی ترکمن هاست و خیلی خوشمزه!

توی گنبد طاووس شام رفتیم خونه همکلاسی خاله گلاله و عمو پنجان و تو با پسرها شیطنت کردی و یه دسته گل هم آب دادی که اون ، ریختن یک کفگیر چکدرمه روی ظرف یخ بود و آب شدن من از خجالت و دست به کار شدن برای ماست مالی خرابکاریت!

بعد ازونجا رفتیم روستای زیارت تو گرگان که منظره و آب و هوای فوق العاده ای داشت و پنجره اتاقی که رو به کوه های سرسبز باز میشد:

و بعد رفتیم یه روز آبشار کبودوال. مامان با این شکم دو ماهه با شما و بابا مهدی تا آخرش اومد و کنار آبشار عکس گرفتیم و تو برای اولین بار آبشار دیدی:

بعد که مامانی اینا و دایی مجید رسیدن گرگان باز گاز دادیم تا فرح آباد و تو دریارو دیدی و ازون حجم آبی زیبا خوشت اومد و بیرون بیا از آب نبودی:

یک غروب هم عمو پنجان همه مون رو صدا کرد لب دریا و کلی عکس های هنری با غروب و دریا و ساحل گرفتیم که هنوز عکسهاش به دستم نرسیده و هر وقت رسید میزارم اینجا. بعد از 3 روز فرح اباد موندن یک روز رفتیم بابلسر ویلای بهناز حون و اونجا هم تنی به آب زدیم و برخلاف فرح آباد ساحل خیلی کثیفی داشت و زودی اومدیم بیرون!

در کل سفر خوبی و بود و اگر هوا قدری خنک بود بهتر ازینها هم میتونست باشه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)