حموم دهه و شناسنامه دار شدن تو + دفترچه حساب
امروز ده روزگی تو بود و اول از همه تبرییییییییییکککککککککککککک پسر با هویت من:
دوم اینکه نافت تا ده روزگی نیفتاد و ما دیگه نمیشد بیشتر ازین برای حموم کردنت صبر کنیم. شب قبل موها و پشت مامان رو چشبوندند و فردا همه برای ناهار خونه ما و به افتخار تو فسقلی دعوت بودند. من رو کاگرمون حموم کرد و ماساژ داد. تو رو مامان بابایی زحمت کشیدند و حموم کردند و تو توی حموم جیک نزدی پسرک تمییز و آب دوستم. حوله های خوشگل سیسمونی ات هم افتتاح شد. از حموم که اومدیم کلی اسپند برات دودو کردن. آ قربونش شم.
بابات هم بعد از من و تو رفت حموم تا سه دسته گل تو عکس به دوربین بخندند:
تویی تو بغل مامان مامانی:
حسنی شده تر و تمییز و تپل و مپل. توی ده شلمرود حسنی دیگه تنها نبود!
بعد ناهار هم بابای مامانی یه دفترچه حساب تپل به نام خودت کادو داد بهت:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی