امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

دنیای این روزای من

تو در منی و با من

1391/3/8 20:38
336 بازدید
اشتراک گذاری

 

هیس . همه ساکت. قمری پشت پنجره اتاق خواب ساکت. بارون پشت پنجره ساکت. هیس . با همه تان هستم. ساکت. فقط تو بزن.تاپ تاپ. تنها صدای دنیای این روزهایم تو باش. تاپ تاپ.

انتهای هفته چهل هست و من دلم میخواد تا میتونم با این گوشی دکتری به صدای قلب کوچولوی تو گوش کنم. به صدای قلبی که توی دلم میزند. بابایی برم یه گوشی خریده مارک لایت من امریکاو از همان ها که دکترت هر دو هفته میگذارد روی شکمم و صدایت را میشنود. خودم هر شب تکونهایت با این گوشی میشنوم. اما وسیله انتقال دهنده ی صداهای دنیای ما به تو کمی ساده تر هست. یک سر لوله ی منعطف جارو برقی را میزارم روی شکمم و یک سرش را روی دهنم: سه دو یک امتحان میکنیم:

یه شب میخونم:یه روز آقا خرگوشه...

یه شب بابت میگه: سلام بابایی منم بابا مهدی...

یه شب غر میزنم: جون مامان زودتر بیا شبا خواب ندارم...

یه شب...

هزار شب هم اگر طول بکشد دوست دارم این ثانیه ها را. روزهای آخری است که تو در منی پسرم. چقدر عظیم. تو در منی. چقدر قشنگ.تا به حال هیچ کس در من نبوده است. خواهرم در من نبوده است. مادرم در من نبوده است. پدرت در من نبوده است. دوستم. دایی. برادر...هیچ کس. تنها این تویی که در منی جان دلم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

درنا(مامان محمدرهام)
22 آبان 91 2:39
چقدر زیبا احساست رابیان کردی گریه ام گرفت